اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

Delicious facebook RSS ارسال به دوستان نسخه چاپی ذخیره خروجی XML خروجی متنی خروجی PDF
کد خبر : 40241
تعداد بازدید : 4247

عمّار یاسر؛ آیینه حق نما

پس از قتل عثمان، عمار از دعوت‏کنندگان مردم به بیعت با امام على علیه السلام و از نخستین بیعت‏کنندگان با آن امام بود. از آن پس در همه صحنه‏ها یار مخلص و مشاور امین امیر مؤمنان بود و در جنگ‏هاى جمل و صفین نیز شمشیر زد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، عمار یاسر از نخستین کسانى بود که ایمان آورد. همواره پیرو رسول خدا صلى الله علیه و آله بود و در همه نبردهاى آن‏حضرت شرکت داشت. پس از آن‏حضرت، از یاران نزدیک و وفادار مولا على علیه السلام بود و همواره با کلام روشن‏گرش، مردم را به‏سوى آن‏حضرت دعوت مى‏کرد. در نبردها همراه حضرت على علیه السلام بود و با سخنان شورانگیز، مردم را به همراهى آن‏حضرت فرا مى‏خواند. سرانجام در جنگ صفین به شهادت رسید و مولا على علیه السلام بر جنازه او نماز خواند.

ابو یقظان عماربن یاسر عنسى از تبار عبار مذحج یمن و حلیف و هم‏پیمان قبیله بنى مخزوم مکه بود و در حدود 57 سال قبل از هجرت پیامبر در قبیله بنى مخزوم به دنیا آمد. پدرش یاسر و مادرش سمیه از مسلمانان پیشگام و اولین شهیدان اسلام بودند.

عمار در حدود 48 سالگى در نخستین سال‏هاى بعثت و به هنگام اقامت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در خانه ارقم اسلام آورد و در این راه تمام آزارها و شکنجه‏ها را به جان خرید.
به‏علت این‏که از مهاجران یمنى محسوب مى‏شد و در مکه طرفدار و پایگاه اجتماعى نداشت از مستضعفان به شمار مى‏آمد.
مشرکان بت‏پرست مکى، مستضعفان ساکن مکه هم‏چون عمار، بلال و صهیب را به‏دلیل مسلمان‏شدن شکنجه مى‏کردند و گاهى آنان را برهنه کرده، در برابر تابش آفتاب سوزان حجاز روى ریگ‏هاى داغ مى‏خواباندند و کتک مى‏زدند؛ گاهى زره فولادین بر بدن آنان مى‏پوشاندند و آن‏ها را در هنگام ظهر در برابر تابش آفتاب قرار مى‏دادند و گاهى‏نیز تخته سنگى بزرگ روى سینه آن‏ها مى‏نهادند تا از این طریق آنان را وادار سازند از آیین محمد صلى الله علیه و آله و سلم دست بکشند.
عمار در اثر این شکنجه‏ها به همراه گروهى از مسلمانان به حبشه هجرت کرد و اندکى بعد، پس از آرامش نسبى مکه، به این شهر برگشت و آنگاه به مدینه هجرت نمود.
رسول خدا بین او و حذیفه‏بن یمان پیمان برادرى استوار ساخت. عمار در ساخت مسجد النبى حضور فعال داشت. وقتى با توهین عثمان مواجه شد، پیامبر خدا در شأن او، این خبر غیبى را فرمود: «انک من اهل الجنه، تقتلک الفئة الباغیة.» (تو از اهل بهشت هستى. ستم‏پیشگان تو را خواهند کشت.)
او در نبردهاى بدر، احد و جنگ‏هاى دیگر و نیز بیعت رضوان همراه رسول خدا حضور یافت و در همه این نبردها از پیشگامان لشگر اسلام بود.
پس از رحلت پیامبر، عمار در کنار سلمان، ابوذر و مقداد از اعضاى اصلى هسته‏ى مرکزى تشیع، حضورى فعال داشت.
وى از مخالفان و معترضان به ماجراى سقیفه بود و در مواقع مختلف از امام على علیه السلام دفاع کرد. براى دفاع از اسلام در جنگ یمامه در سال 12 قمرى شرکت جست و گوش خود را از دست داد. عمار مدتى از سوى عمر والى شهر کوفه بود.
در هنگام خلافت عثمان، عمار از مخالفان مشهور حکومت بود و در این راه براى بار دیگر به مقام جانبازى در راه خدا نایل آمد. نقل است که وقتى عثمان با سخنان منطقى عمار و انتقاد صریح او از چپاول ثروت مسلمانان از ناحیه حکومت، مواجه شد، وى را به‏شدت مورد ضرب و جرح قرار داد و لگدهاى او بر شکم عمار باعث شد عمار به بیمارى فتق مبتلا شود.
پس از قتل عثمان، عمار از دعوت‏کنندگان مردم به بیعت با امام على علیه السلام و از نخستین بیعت‏کنندگان با آن امام بود. از آن پس در همه صحنه‏ها یار مخلص و مشاور امین امیر مؤمنان بود و در جنگ‏هاى جمل و صفین نیز شمشیر زد تا این‏که در سال 37 هجرى در 94 سالگى به ضرب شمشیر سپاه ستمگر معاویه، در جنگ صفین به فیض شهادت نایل آمد و خبر غیبى پیامبر خدا تحقق یافت.
مرگ عمار امیرالمؤمنین را سخت ناراحت کرد و در کنار پیکر بى‏جان او فرمود: رحم الله عماراً یوم ولد و یوم قتل... یبعث حیاً. آنگاه بر پیکر وى نماز خواند و بدنش را در منطقه صفین به خاک سپرد.


نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :