اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

Delicious facebook RSS ارسال به دوستان نسخه چاپی ذخیره خروجی XML خروجی متنی خروجی PDF
کد خبر : 238586
تعداد بازدید : 4593

شرح دعای سلامتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

دعا نوعی درخواست و ابراز نیاز از خداوند متعال است، چنان که پروردگار در قرآن کریم می فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ»؛ ای مردم، شما به خدا نیازمندید، و خداست که بی نیاز ستوده است. در آیه ای دیگر می فرماید: «وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ»؛ خداوند بی نیاز و شما نیازمندید. انسانی که این حقیقت (فقر محض) را درک کند و خود را محدود و سرتاپا نیاز ببیند، و از سوی دیگر، بفهمد که پروردگار بی همتا، بخشنده، مهربان و غنی است، به ضرورت دعا پی می برد و با افتخار و سربلندی، دست نیاز به آستان کبریایی او بلند می کند. او از ذات بی همتای الهی مدد می طلبد و این مسئله را برای خود و هم نوعانش ضروری می داند. بنابراین، امامان(علیهم السلام) که به این حقیقت، معرفت کامل دارند و عجز و فقر خود را بیشتر احساس می کنند، از همة انسان ها بیشتر «دعا» می کردند. آنان با وجود بی نیازی، خود را فقیر محض معرفی می نمودند. امام حسین(علیه السلام)، در دعای عرفه خود را این گونه معرفی می فرماید:الهی انا الفقیر فی غنای و کیف لا اکون فقیراً فی فقری؛ خدایا، من در حال بی نیازی، فقیر هستم و چگونه در حال فقر، نیازمند و فقیر نباشم!بنابراین، هرکس این ضرورت را احساس نکند و در برابر آفریننده بپندارد که ثروت مند و بی نیاز است، قطعاً در برهوت طغیان سقوط می کند. خداوند متعال که خالق همة موجودات است و به نظام وجودی انسان کاملاً آگاهی دارد، در این خصوص می فرماید:«كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى»؛ به درستی که انسان سرکشی می کند همین که خود را بی نیاز پندارد.

شرح دعای سلامتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

 

مقدمه

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
ارزش و اعتبار انسان به «دعا»ست. خداوند متعال به آخرین سفیرش می فرماید:
«قُلْ مَا يَعْبَؤا بِكُمْ رَبِّي لَوْلا دُعَاؤُكُمْ» اگر دعا نکنید، پروردگارم برای شما ارزشی قائل نیست.
در روایات دعا هم سنگ نماز، ستون دین، عبادت، بزرگ ترین عبادت، نور زمین و آسمان و نیز کلید پیروزی و رستگاری، سلاح مؤمن و انبیا و نافذتر از نیزه بیان شده است.
به راستی راز و رمز این همه فضیلت و تأکید در آیات و روایات برای چیست؟ نیایش چه ضرورتی دارد و چرا انسان دعا می کند؟

ضرورت دعا

دعا نوعی درخواست و ابراز نیاز از خداوند متعال است، چنان که پروردگار در قرآن کریم می فرماید:
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ»؛ ای مردم، شما به خدا نیازمندید، و خداست که بی نیاز ستوده است.
در آیه ای دیگر می فرماید:
«وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ»؛ خداوند بی نیاز و شما نیازمندید.
انسانی که این حقیقت (فقر محض) را درک کند و خود را محدود و سرتاپا نیاز ببیند، و از سوی دیگر، بفهمد که پروردگار بی همتا، بخشنده، مهربان و غنی است، به ضرورت دعا پی می برد و با افتخار و سربلندی، دست نیاز به آستان کبریایی او بلند می کند. او از ذات بی همتای الهی مدد می طلبد و این مسئله را برای خود و هم نوعانش ضروری می داند.
بنابراین، امامان(علیهم السلام) که به این حقیقت، معرفت کامل دارند و عجز و فقر خود را بیشتر احساس می کنند، از همة انسان ها بیشتر «دعا» می کردند. آنان با وجود بی نیازی، خود را فقیر محض معرفی می نمودند. امام حسین(علیه السلام)، در دعای عرفه خود را این گونه معرفی می فرماید:الهی انا الفقیر فی غنای و کیف لا اکون فقیراً فی فقری؛ خدایا، من در حال بی نیازی، فقیر هستم و چگونه در حال فقر، نیازمند و فقیر نباشم!
بنابراین، هرکس این ضرورت را احساس نکند و در برابر آفریننده بپندارد که ثروت مند و بی نیاز است، قطعاً در برهوت طغیان سقوط می کند. خداوند متعال که خالق همة موجودات است و به نظام وجودی انسان کاملاً آگاهی دارد، در این خصوص می فرماید:
«كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى»؛ به درستی که انسان سرکشی می کند همین که خود را بی نیاز پندارد.
معصومان(علیهم السلام)، امام و پیشوای انسان ها، برای رسیدن به مقصد الهی تعیین و معرفی شده اند. آنان علاوه بر سیره عملی، احادیث گران بهایی نیز در ضرورت، فضایل، آثار و... دعا برای انسان ها به یادگار گذاشته اند. در این میان، ادعیه و زیارات مخصوص به امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) جایگاه ویژه ای دارند. کثرت این دعاها در میان گنجینة ادعیه، به ضرورت دعا برای امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره می نماید.
با وجود آن که اساسی ترین نیاز هر انسان، امام و حجت الهی است، و بحث «اضطرار به حجت» شکوفاترین بحث و بخش دین به شمار می آید، آیا می توان دعا برای وجود نازنین امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و واسطه فیض الهی را ضروری ندانست؟
در میان نیازهای انسان، نیاز به امام اساسی ترین مسئله است. از نظر عقلی مهم ترین نیاز، ضرورت جدی تری نیز دارد. بنابراین، دعا برای امام ضروری ترین دعاهاست.

دعا برای سلامت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)

به هنگام دعا اول تو را مد نظر دارم
تمنای وصالت را من بی پا و سر دارم
چرا روشن نباشد قلب من چون وادی سینا
که من در آسمان دل چو تو قرص قمر دارم
به یاد روی تو هر صبح تا شب عمر سر کردم
خیالت را در آغوش از سر شب تا سحر دارم
همه در برابر امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، مسئول هستند و وظایفی دارند؛ یکی از آن وظایف، انجام دادن اعمالی است که موجب تن درستی ایشان می شود، مانند صدقه دادن و دعا کردن.
نکته مهم این است که این گونه اعمال، قبل از آن که آثاری برای امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) داشته باشد، فواید و نتایجی برای عامل دارد. حتی اگر کسی برای سلامت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) صدقه ندهد و دعا هم نکند، پروردگار متعال وجود گرامی ایشان را از گزند حوادث و بلاها محفوظ می دارد. کسی که برای تن درستی آن حضرت دعا می کند و صدقه می دهد، فواید فراوانی نصیبش می شود، مانند نماز خواندن که اگر همة انسان ها کافر شوند و نماز نخوانند، ذره ای از عظمت پروردگار کم نمی شود، و خداوند متعال نیز محتاج عبادات نیست:
«إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ»؛ اگر شما و هرکه بر روی زمین است، همگی کافر شوید، بی گمان خداوند بی نیاز و ستودنی است.
انسان براساس وظیفه و احتیاج به عنایت پروردگار، عبادت می کند و نماز می خواند. بنابراین، کسی که نماز خواند و شکر نعمت پروردگار را انجام می دهد، فواید زیادی نصیبش می شود. زیرا:
«لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ»؛ اگر شکرگزار باشید، [نعمت] شما را افزون خواهم کرد، و اگر ناسپاسی کنید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.
از نتایج دعا برای امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) توجه و عنایت خاص ایشان است. بنابر آیة شریفه «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» و آیة «وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا» علاوه بر عنایات فراوان، امام مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در حق دعا کننده، دعا می کند.

پیشینه دعا برای سلامت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)

اهل ولا چو روی به سوی خدا کنند
اول به جان گمشدة خود دعا کنند 
دعا کردن برای آخرین حجت الهی خصوصاً برای سلامت ایشان، سیره و سنت پیشوایان در همه حال و در بهترین حالات، به هنگام نماز و راز و نیاز بوده است. امامان معصوم(علیهم السلام)، بارها برای آخرین فرزند معصومشان دست به دعا برداشته اند. مرحوم صاحب مکیال المکارم بیش از یک صد دعا را که از ناحیة مقدس معصومان(علیهم السلام) صادر شده، تقدیم منتظران داشته است. بخش هایی از آن دعاها برای حفظ و سلامت ایشان بوده که در شرح کلمات این دعا به آن بخش ها اشاره می نماییم.
به راستی این چه سرّ و رمزی است که قبل از تولد امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) عاشقان و عارفان کوی الهی، بخشی از بهترین حالات خود را برای او اختصاص داده اند؟ مسئله ای با این پیشینه عمیق و وسیع می طلبد که بیشتر مطرح گردد تا راز و رمز آنها کشف شود.
دعای «اللهم کن لولیک...»، از دعاهای معروف است که گاهی در مجالس از آن به دعای فرج نیز یاد می شود. در پایان همین دعا از ظهور و فرج سخن می گوید، ولی روح و اساس این دعا درخواست سلامت برای امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است. بنابراین، شایستگی دارد از آن به دعای سلامت یاد شود، و دعایی که با جمله «الهی عظم البلاء...» آغاز می شود، دعای فرج نامیده شود.

منابع دعای سلامت

از قرن های گذشته تاکنون علما و محدثان بزرگ شیعه، این دعای شریف را در متون اولیه و کتب معتبر به مناسبت اعمال شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان ثبت و ضبط کرده اند. این منابع براساس تقدم، تاریخ و زمان عبارتند از:

1. ثقة الاسلام ابوجعفر محمدبن یعقوب اسحاق کلینی(رحمه الله)

شیخ کلینی (م 329هـ .ق) در کتاب ارزش مند کافی این دعا را از محمدبن عیسی نقل فرموده است. این کتاب از قدیمی ترین و معتبرترین کتاب های حدیثی شیعه به شمار می آید که در عصر غیبت صغرا تألیف شده است.

2. شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن الطوسی(رحمه الله)

شیخ طوسی (م 460هـ .ق) در دو کتاب ارزش مند تهذیب الاحکام و مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، این دعا را نقل فرموده اند. ایشان که به «بزرگ شیعه» لقب گرفته اند، صاحب دو کتاب تهذیب و استبصار از چهار کتاب معتبر شیعه هستند. کتاب ارزش مند مصباح المتهجد ایشان در زمینه دعا از کتاب های بسیار معتبر شیعه در این باره است که برگرفته از متون روایات و احادیث است و از زمان نگارش تا به حال مورد توجه علما و مردم بوده است.

3. محمد بن جعفربن علی بن جعفر مشهدی حائری(رحمه الله)؛

ابن مشهدی از علمای بزرگ شیعه است که قبل از 580 قمری دیده از جهان فروبست. ایشان در کتاب ارزش مند المزار الکبیر، این دعا را ذکر کرده اند. در طول هشت قرنی که از تألیف آن می گذرد، همواره بزرگان شیعه بدان اعتماد و استناد کرده اند.

4. رضی الدین علی بن موسی بن طاووس حلی(رحمه الله)؛

سید بن طاووس (متوفای 664ق) در دو کتاب این دعای شریف را ذکر فرموده است:
الف) الاقبال بالاعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة؛ 
ب) فلاح السائل. 
این آثار سودمند جایگاه ویژه ای نزد علمای شیعه دارد، کتاب هایی درباره دعا که بعد از ایشان تألیف شده وام دار این آثار است.

5. شیخ تقی الدین ابراهیم بن علی بن الحسن بن محمد العاملی الکفعمی(ره)؛

شیخ کفعمی (متوفای 900ق) نیز در دو اثر از آثار گران بهایش این دعای شریف را ذکر فرموده است:
الف) جنة الامان الواقعیة و جنة الایمان الباقیة، مشهور به مصباح. 
ب) بلد الامین. 
ایشان در مقدمه کتاب مصباح می نویسد:
این کتاب را از کتاب های مورد اعتماد جمع آوری کردم که باید به ریسمان محکم آنها چنگ زده شود، و آن را به گونه ای مرتب کردم که خوانندة آن را به بالاترین درجات وصول به حق برساند.
این کتاب مشتمل بر دعاهای پربهایی است که همواره علمای شیعه در قرون متمادی تا عصر حاضر آن را تأیید کرده اند.

6. الشیخ الجلیل حسن بن سلیمان الحلی(رحمه الله).

شیخ حسن بن سلیمان حلی (متوفای قرن نهم) در کتاب مختصر بصائر الدرجات، این دعا را نقل کرده و برخی از بخش های آن را شرح داده است. 
با توجه به منابع یاد شده، ارزش و اهمیت این دعا کاملاً روشن می نماید، اما برای اتقان بیشتر، بحث سندی این دعا را نیز مطرح می کنیم.

سند

سند این دعا در کتاب کافی این گونه است: «محمد بن عیسی باسناده عن الصالحین(علیهم السلام)». در کتاب تهذیب به جای «صالحین»، «صادقین» آمده و در کتاب اقبال همین سند با طریق خودش ذکر گردیده است. بنابراین، برای صحت سند و سلامت این روایت، دو شیوه معمول را که مبنای علماست، آورده می شود و در ادامه علل صحت این روایت ذکر می گردد:

الف) حجیت خبر ثقه 

محمدبن عیسی در سند 1092 روایت، راوی به شمار آمده که مشترک بین چند نفر است. ولی فرد مشخص این روایت یعنی محمدبن عیسی بن عبید بن یقطین، 163 روایت نقل کرده است. ایشان از شاگردان و اصحاب امام رضا و امام جواد و امام هادی و امام عسکری(علیهم السلام) به شمار می آید که در کتب رجالی از او به بزرگی و عظمت و عدالت یاد کرده اند. اما این روایت به طور مرسل ذکر گردیده است.

ب) حجیت خبر موثوق به

بیشتر عالمان شیعه به حجیت خبر «موثوق به» معتقدند. مرحوم محقق همدانی(رحمه الله) می نویسد: 
ملاک در عمل به روایات نزد ما، اتصاف روایت به صحت اصطلاحی نیست، وگرنه خبری وجود ندارد که به استناد آن بتوانیم عدالت راویان آن را به طور قطع اثبات کنیم. بلکه ملاک وثاقت راوی، یا وثوق به صدور روایات به واسطة قرینه های خارجی از روایت است که بیشتر به گونه همان تدوین روایت در کتب اربعه خواهد بود و یا گرفته شدن روایت از اصول معتبره، به شرط توجه اصحاب به آن روایت و عدم اعراض. 
از تعبیر به «عندنا» روشن می شود که بیشتر شیعیان برای عمل به یک روایت، تنها به خبر «ثقه» بسنده نمی کردند بلکه اخبار «موثوق به» نیز حجت به شمار می آمد و می شد به آن عمل کرد.
وحید بهبهانی(رحمه الله)، استاد و پرچم دار اصولیان و مجتهدان در این باره می نویسد:
مبنای سخت گیری در پذیرش روایات (حجیت خبر ثقه)، برخلاف مبنای پذیرفته شدة عالمان، فقیهان و محققان شیعه است؛ چرا که اکثر آنها به حجیت خبر «موثوق به» معتقد هستند و فرقی ندارد که این وثوق از راه وثاقت راوی و یا از راه قرینه های دیگر به دست آید. 
آن گاه 47 سبب را که حدیث در سایة آنها به درجه اعتبار می رسد، یادآور می شود. 
صاحب کفایة الاصول، مرحوم آخوند خراسانی(رحمه الله)، بعد از ذکر دسته ای از روایات که وصف وثاقت را تأکید می کند، در این خصوص می نویسد:
مخفی نیست که این دسته از روایات، در این جهت ظهور دارد که اعتبار وصف وثاقت در روایت، تنها به این دلیل است که در سایة وثاقت راوی، وثوق به صدور پدید می آید. بنابراین در حقیقت، ملاک وثوق به صدور است، نه وثاقت راوی. در نتیجه، اگر وثوق به صدور از راه غیر وثاقت راوی پدید آید، همانند وثاقت راوی اعتبار خواهد داشت، و روشن است که علل وثوق به صدور، منحصر به وثاقت راوی نیست بلکه اسباب و علل پدیدآورنده وثوق به صدور در روایات کتب معتبر، به ویژه کتب اربعه که در همه زمان ها و مکان ها محور به حساب می آید و کتاب های دیگر که اعتباری مانند کتب اربعه دارند، بسیار فراوان است.
بعد از آن، چند علت وثوق را بیان می کند و می نویسد:
طبق تصریح شیخ بهایی(رحمه الله) در کتاب مشرق الشمسین، گواه بر ملاک بود وثوق به صدور، متعارف بین قدمای اصحاب است که آنان به روایتی که به دلیلی اعتماد بر آن تأیید می شود، یا همراه با خبری است که موجب وثوق و اعتماد به آن می گردد، صحیح اطلاق می کرده اند. 
بنابر سخنان ذکر شده، تنها راه حجیت خبر، به خبر ثقه منحصر نیست، و خبر «موثوق به» نیز حجیت دارد.
محقق نائینی(رحمه الله) نیز پس از ذکر روایات درباره این موضوع می نویسد:
بنابر قدر متیقن، این روایات بر حجیت خبر موثوق به دلالت دارد ـ خواه وثوق به صدور و خواه وثوق به مضمون باشد ـ همان گونه که مرجّح بودن روایت بین راویان یا وثاقت راوی یا عدالت وی، بر اعتبار خبر «موثوق الصدور» دلالت دارد و دلیل مرجّح بودن موافقت با قرآن و مخالفت با عامه، بر اعتبار خبر «موثوق المضمون» است.
در ادامه پاره ای از روایات را یاد می کند که ائمه(علیهم السلام) مردم را به اشخاص ارجاع داده اند:
شکی نیست که اعتبار خبر «موثوق به» از مجموع این روایات به دست می آید. بلکه از برخی روایات استفاده می شود که یاران امامان(علیهم السلام) بدون خبر، ثقه را بی تردید می پذیرفته اند. از این رو، در بسیاری از روایات از وثاقت یک راوی سؤال می شود به گونه ای که از آن به دست می آید که کبرا (پذیرش خبر ثقه) مسلم، و تنها سؤال از صغرا بوده که آیا این راوی ثقه است یا نه. ...بنابر انصاف با کاوش در این روایات می توان به اعتبار خبر «موثوق به» یقین پیدا کنیم. 
در جای دیگر می نویسد:
برای اثبات حجیت خبر «موثوق به» ادله ای که گذشت، کافی است. مهم ترین آن ادله، سیره عقلاییه است که شارع آن را منع نمی کند. 
محقق عراقی(رحمه الله) درباره جبران سندی و دلالی روایت با وجود ظن درباره آن، بعد از بیان چهار مبنا می نویسد:
ملاک حجیت روایت، مجرد وثوق نوعی به صدور است، گرچه این وثوق از خارج از حدیث به دست آید و مشروط به نبود قیام ظن فعلی برخلاف هم نیست، همان گونه که در مبحث حجیت خبر واحد گذشت. بنابراین، قیام ظن فعلی برخلاف کاشف از نقصی در روایت است که وثوق نوعی را از بین می برد. با این بیان، واضح گشت که به قواعد رجالی برای تصحیح روایت نیازی نیست، چرا که نیاز به قواعد رجالی، تنها بر پایة مقید ساختن وثوق فعلی یا نوعی، به وثوقی است که از مزایای داخلی نشأت گرفته باشد، وگرنه بر پایة مبانی مختار وثوق نوعی کفایت مطلق می کند، گرچه از خارج حدیث باشد... . 
وی در ادامه می نویسد:
از این روست که بنای اصحاب ـ رضوان الله تعالی علیهم ـ بر عمل به خبر «موثوق به» است، گرچه راوی آن شیعه نباشد... بنابراین، در دلالت مجموعة روایات بر حجیّت خبر «موثوق به» شکی نیست ـ چه وثوق از حیث صدور و چه از حیث مضمون باشد.
بنابراین در سند این دعای شریف تعلیق صورت گرفته و همان طور که محدث خبیر، علامه مجلسی(رحمه الله) بیان فرموده، این دعا مرسل است، اما ادله و ظنون معتبری وجود دارد که از باب تراکم ظنون، اعتبار و صحت این دعای شریف را ثابت می کنند. این ادله از این شمارند:
1. وجود روایت در کتب اربعه، ظن بر حجیت دارد و این دعای مبارک در دو کتاب کافی و تهذیب، از کتب اربعه، ذکر گردیده است.
آیت الله خویی(رحمه الله) درباره عظمت روایات کافی می نویسد:
شنیدم که استاد بزرگوار ما، شیخ محمد حسین نائینی، در جلسه بحث فرمودند: مناقشه در سند روایات کافی، کار عاجزان است. 
2. این دعا در کتب معتبر و مهم ادعیه وارد شده و ظن بر حجیت این کتاب ها نیز وجود دارد که عبارت از:
الف) این دعای شریف را ابن مشهدی(رحمه الله) ذکر کرده و در مقدمه کتابش آورده است:
من در این کتاب از زیارات مشاهد مشرّفه، اعمال مساجد و اماکن مقدسه، دعاهای برگزیده و تعقیبات نمازهای فرضیه، آن را جمع کرده ام که با سند متصل، توسط راویان مورد وثوق به دستم رسیده است. 
آیت الله خویی(رحمه الله) که مبنای «موثوق الصدور» در پذیرش احادیث ندارد، می فرماید:
این جمله به صراحت، بر توثیق همه کسانی که در سلسله سند این کتاب قرار گرفته اند دلالت می کند. 
ب) این دعا در مصباح کفعمی(رحمه الله) نقل شده و ایشان در مقدمه می نویسد:
این کتاب را از کتاب های مورد اعتماد جمع آوری کرده ام. 
ج) سید بن طاووس(رحمه الله) در کتاب اقبال این دعا را از کتاب ابن ابی قرّة که در میان علمای رجال مقام عالی دارد، نقل کرده است. مرحوم نجاشی(رحمه الله) درباره ایشان می نویسد:
ابوالفرج، محمد بن علی بن یعقوب بن اسحاق بن ابی قرّه قنائی(رحمه الله) موثق بوده و روایات زیادی استماع و کتب زیادی تألیف کرده... که از آن جمله است: عمل یوم الجمعه، عمل الشهور، معجم رجال ابی مفضل و کتاب تهجد، که همة آنها را به من خبر داده و به من اجازة روایت آنها را داده است. 
نجاشی لقب او را «قنائی» آورده، ولی علامه حلی(رحمه الله) یک بار از او «قنائی» و بار دیگر «قنابی» تعبیر کرده و توثیق نموده است. مرحوم نمازی(رحمه الله) در عظمت ایشان می نویسد:
به اتفاق همة رجالیون، مورد وثوق است. 
بنابراین، از این که قنائی در کتابش این دعا را نقل فرموده و سید بن طاووس(رحمه الله) از او نقل می کند، یقین حاصل می شود که این دعا معتبر است و همواره آن را به جهت اعتبارش، در کتب معتبر دعایی شیعه نقل کرده اند.
3. مضامین و بخش های این دعا با عقل و نقل سازگار است و در شرح و تفسیر بخش های آن، ادعیه مشابه دیگر را ذکر می کنیم، ضمن آن که تمام بخش ها و جملات این دعا، در ادعیه دیگر نیز وارد شده که عبارتند از:
الف) این دعا در ساعت آخر هر روز (از هنگام زردی آفتاب تا غروب) که به امام عصر اختصاص دارد، وارد شده است.
یا من توحّد بنفسه عن خلقه... و کن له ولیاً و حافظاً و ناصراً و قائداً و کالئاً و ساتراً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً یا ارحم الراحمین و لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم... . 
ب) بعد از نماز صبح روز جمعه دعای نسبتاً طولانی وجود دارد که بخشی از آن این چنین است:
اللهم و کن لولیک فی خلقک ولیاً و حافظاً و قائداً و ناصراً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه منها طویلاً و تجعله و ذرّیّته فیها الائمة الوارثین... . 
بنابراین، از هم سو بودن این دعا با دعاها و زیارات دیگر در می یابیم که این دعای شریف معتبر بوده و از سوی معصوم(علیه السلام) صادر شده است.

مقدمه دعای سلامت

در آغاز این دعا، جملاتی بیان شده است که فضا، زمینه و شأن آن را روشن می کند. امام(علیه السلام) می فرماید:
تکرر [کرر] فی لیلة و ثلث و عشرین من شهر رمضان هذا الدعا، ساجداً و قائماً و قاعداً و علی کل حال و فی الشهر کله، و کیف ما امکنک و متی حضر من دهرک تقول بعد تمجید الله تعالی و الصلوة علی النبی محمد(صلّی الله علیه و آله)...؛
این دعا را در شب بیست و سوم ماه رمضان در حال سجده، ایستادن، نشستن و در همه حال و بلکه در همة این ماه تکرار کن، بلکه تا زمانی که زنده هستی، بعد از تمجید خداوند متعال و صلوات بر پیامبر(صلّی الله علیه و آله)می گویی... .
از این مقدمه نتیجه می گیریم:
1. از شرایط مقدماتی دعا، تمجید و تکریم پروردگار متعال و درود و سلام بر آخرین پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) است.
2. در بهترین ماه و شب سال (ماه رمضان و شب قدر) و در همه حال، باید برای امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کرد که واسطه فیض و سبب متصل بین زمین و آسمان است. در شب قدر، سرنوشت همة انسان ها به محضر و امضای امام می رسد، پس شایستگی دارد انسان، دعاهایش را به او اختصاص دهد، زیرا او صاحب شب قدر است. 
3. دعا کردن برای ولی نعمت و امام زمان ساعت خاصی ندارد، بلکه باید تمام لحظات را با یاد او باید سپری کرد.
4. تکرار این دعا در هر شبانه روز و در نمازها، شایسته و مناسب است.
از این رو، بزرگان و عاشقان یوسف زهرا(علیها السلام) نمازهایشان را با دعا برای امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مزیّن می نمودند.
این دو خاطره گویای این حقیقت است که علما و مراجع آن را بسیار اهمیت می دهند. یکی از علمایی که در گسترش فرهنگ مهدویت و مبارزه با فرقه های انحرافی آن در ایران زحمت بسیار کشیده، می گوید:
برای زیارت امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السلام) به نجف اشرف رفتم و در نماز آیت عِهِ بعینک». 

ره یافت

با توجه به این که انسان در بهترین حالات، یاد امام در دل و جانش شکوفا می گردد و برای برترین مخلوق این عصر، بهترین واژه ها و خواسته ها را به زبان جاری می کند، در اقدام های عملی برای تحقق این خواسته ها چگونه باید باشد؟ آیا خواندن بدون خواستن توجیه پذیر است؟ حضرت علی(علیه السلام) می فرماید:
الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر؛ دعاکننده بدون عمل، به تیرانداز بدون زه می ماند.
چه زیباست در روایتی که همین مسئله بعد از انتظار فرج ذکر گردیده است. بنابراین، قلب و تمام اعضا و جوارح باید با زبان یک سخن و یک خواسته را داشته باشند. اگر کسی به همسر، همکار و... ظلم کند، و در دل شب بارها از خداوند متعال بخواهد که ظلم را از او دفع فرماید و ظالم را بر او مسلط نکند، هرگز این خواسته هایش پذیرای درگاه الهی نیست، زیرا او با عملش می گوید که ظلم خوب است.
به عبارت دیگر عمل نوعی دعاست؛ اگر کسی خیرخواه دیگران است با زبان بی زبانی از خداوند متعال می خواهد که به او خیر برساند. بنابراین، کسی که برای امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) دعای سلامت می خواند، باید در راه این خواسته نیز کوشا باشد، و از اعمالی که ره آورد سلامت برای امام زمان است، غافل نباشد، مانند صدقه دادن. 
صاحب مکیال المکارم وظیفه بیست و سوم و بیست و چهارم را به همین مسئله اختصاص داده و گفته که صدقه دادن به نیابت از آن حضرت و به قصد سلامت ایشان از وظایف منتظران است. 

حتی تسکنه ارضک طوعاً

سلامت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تا چه زمانی است؟ آیا درخواست سلامت مخصوص عصر غیبت است؟ دعاکننده، سلامت مولایش را در تمام لحظات تاریخ (غیبت و ظهور) می طلبد. بنابراین نخست «فی هذه الساعة و فی کل ساعة» را با تمام وجود بر لب می آورد. چنان که در این بخش «حتی» می گوید و غایتی در کلامش پیدا می شود در حقیقت این غایت داخل در مغیی است، یعنی خدایا، در عصر غیبت و حتی ظهور هم امامم را پشتیبان و سلامتش بدار!
هم اکنون امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بر روی همین کره خاکی، حاکم و فرمان رواست، وانگهی سکونت ایشان به دلیل غیبت و کثرت دشمنان در حال اختفا و سختی است، تا روزی که ظهور نماید و تمام انسان ها از حضرت اطاعت کنند و از مخالفت ها و عنادهایی که در برخورد با سایر انبیا و اوصیای عظیم الشأن الهی وجود داشت اثر و خبری نباشد.
در حقیقت از لحاظ صرف و نحو «تسکنه» فعل و فاعل و مفعول، و «ارضک» مفعول دوم و «طوعاً» مصدر فعل «طاع، یطیع» به شمار می اید. حال برای مفعول دوم به معنای «طائعاً» یعنی انقیاد، رام شدن، گردن نهادن، مطیع شدن، فرمان برداری و فروتنی است. 
از آن جایی که حال باید مشتق باشد و «طوعاً» مصدر و جامد محسوب می شود، لذا به طائعاً که اسم فاعل و مشتق است تأویل می شود، و چون اسم فاعل از فعل لازم به شمار می آید، در واقع معنای مفعولی و مطاوعت دارد مثل ناجی یعنی نجات یافته و نازل یعنی فرود آمده. منظور و معنای این قسمت این است که دعاکننده از خداوند متعال می خواهد که زمین [مراد اهل زمین] را برای حضرت رام و فرمان بردار قرار دهد، چنان که در تأویل آیه 83 سوره آل عمران نیز همین معنا آمده است. 
به عبارت دیگر «طائعاً» صفت برای انسان ها و به این معناست که: آن گاه که امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بر روی زمین ساکن و حاکم شود همگان با میل و رغبت، حاکمیت او را گردن نهاده، از جان پذیرایش باشند و هیچ اکراه و اجباری برای آنها نباشد، لذا دعاکننده از خداوند متعال می خواهد که عمر و سلامت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تا آن جا طولانی گردد که روزگار ظهور او و سکونت آن حضرت بر زمین در حال اطاعت مردم از او فرا رسد و پس از آن که مردم از اطاعتش سر باز می زدند، با میل و رغبت به اطاعتش درآیند.
البته احتمال دارد «طائعاً» صفت برای حضرت باشد و «طوعاً» به معنای عمل به دستورهایی که توأم با رغبت و خضوع است، یعنی عمر و سلامت امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تا زمانی باشد که او در زمین الهی با میل و رغبت و اشتیاق، ساکن و حاکم شود. زیرا ظهور و حاکمیت بر زمین و اهل آن و اجرای احکام الهی، خواسته خداوند، هدف بعثت انبیا و آرزوی امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است و به همین علت سکونت و حاکمیت بر ارض برای حضرتش، از روی میل و رغبت طلب می شود. 
در این عصر امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بر روی زمین مستقر هستند، ولی به جهت سکونت نداشتن در یک محل و اطاعت نکردن و حتی نخواستن و تمرد از سرپرستی، ایشان به سفارش پدر بزرگوارشان در محل های مختلف در غیبت به سر می برند. و اصطلاحاً این نوع زندگی را که با استقرار و آرامش توأم نیست «سکونت» نمی گویند. 
امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) سفارش امام حسن عسکری(علیه السلام) را این گونه بیان می فرمایند:
ان ابی(علیه السلام) عهد الیّ ان لا اُوطّن من الارض الا اخفاها و اقصاها، اسراراً لامری...؛ 
به درستی که پدرم با من عهد کردند که وطنی از زمین جز مخفی ترین و دورترین جای آن، انتخاب نکنم تا این که امر خود را پوشیده سازم.
امام زمان(علیه السلام) در توقیع به شیخ مفید(رحمه الله) به این قضیه اشاره می فرماید:
نحن و إن کنا ناوین بمکاننا النائی عن مساکن الظالمین، حسب الذی أراناه الله تعالی لنا من الصلاح، و لشیعتنا المؤمنین فی ذلک مادامت دولة الدنیا للفاسقین، فانا نحیط علماً بانبائکم؛ 
هم اکنون در مکانی دور از جایگاه ستم گران سکنی گزیده ایم که خداوند صلاح ما و شیعیان با ایمان ما را مادامی که حکومت دنیا به دست تبه کاران است، در این کار به ما سپرده، با وجود این، بر اخبار و احوال شما آگاهیم.
حسن بن سلیمان حلی(رحمه الله) در شرح این بخش می نویسد:
یدل علی زمان ظهوره و انبساطه یده، علیه السلام لانه الیوم مقهور مغصوب مستأثر علی حقه غیر مستطیع لاظهار الحق فی الخلق؛ 
این جمله بر زمان ظهور و بسط ید امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) دلالت دارد، زیرا امروزه در عصر غیبت ایشان مقهور و حقش غصب شده و توان اظهار حق در میان خلایق را ندارد.
بنابراین، چه روزی است که ایشان با بسط ید ظاهر شوند و مردم هم از روی میل و رغبت از او اطاعت کنند؟ آن روزی که پروردگار متعال، اذن ظهور بفرماید و ایشان نظام عدل را برپا دارند. در آن روز زمین و اهل آن در حالی که میل و رغبت کامل دارند، از او اطاعت می کنند و پرچم اسلام به اهتزاز درآمده، گلبانگ توحید در سرتاسر عالم هستی طنین افکن خواهد شد. بنابراین امام علی(علیه السلام)، امام صادق(علیه السلام) و امام کاظم(علیه السلام) آیه شریفه «وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا» را به امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تأویل فرموده اند.

و تمتّعه فیها طویلاً

در برخی از متون و نسخه ها «تمکنه» آمده، که این لفظ با توجه به آیات نورانی قرآن کریم که به امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تأویل شده است، سازگاری و مناسبت بیشتری دارد. ولی معنی این دو فعل بسیار قریب و مشابه است. «تمتعه» بیان گر استفاده کردن و بهره بردن، تمکنه نیز به همین معناست.
دعاکننده بعد از درخواست ظهور، حکومت طولانی امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را تقاضا می کند. با توجه به این که این دعای شریف، از ناحیه امامان معصوم(علیهم السلام) صادر شده و در طول تاریخ انسان های مؤمن و متقی بارها و بارها آن را زمزمه کرده اند و در بهترین حالات تنها خواسته شان استجابت این دعا بوده و پروردگار متعال هم دعاها را استجابت می فرماید، قطعاً حکومتی که ایشان تشکیل می دهد، طولانی است و تا پایان عمر زمین به طول می انجامد. روایاتی که در منابع اهل سنت، مدت حکومت حضرت را کم بیان کرده اند، پذیرفتنی نیستند. اگر در منابع شیعه احادیث مختلفی دیده می شود، اشاره به دوران های حکومت است؛ یعنی از زمان ظهور تا استقرار حکومت هفت سال و دوران تکامل چهل سال و دوران نهایی اش بیش از سیصد سال است. زیرا بسیار روشن است که یک دوران بسیار کوتاه، به این مقدمه طولانی احتیاج ندارد. بشر در طول سال های متمادی رنج و سختی را تحمل کرده تا حقیقت ناب را سال های طولانی به نظاره بنشیند. 
شیخ جلیل حسن بن سلیمان حلی در شرح این بخش می نویسد:
هذا یکون علی ما رویناه فی رجعته علیه السلام بعد وفاته؛ 
این بخش همان طور که روایت شده مربوط به رجعت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بعد از وفاتشان است.
این سخن دست برداشتن از ظاهر است. ظاهر این دعا یعنی این که امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بعد از ظهور، سال های زیادی حکومت کنند و چنان چه دست از ظاهر هم بر نداریم محظوری لازم نمی آید، تا این که محتاج تأویل یا تفسیر یا توجیه باشیم. بنابراین، دعاکننده از خداوند متعال می خواهد، حکومت و دولت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) طولانی باشد ـ ان شاء الله.

پایان سخن

در برخی از محافل و مجالس در پایان این دعا، «برحمتک یا ارحم الراحمین» می گویند که شایسته است، این جمله به این دعا افزوده نشود، زیرا در هیچ یک از منابع این جمله ذکر نشده است.

نویسنده: محمدرضا فوادیان


نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :