پورتال پژوهش های شیعی
به پورتال پژوهش های شیعی خوش آمدید اللهم كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

477رکورد در مدت زمان 0.031ثانیه
عبارت مورد جستجو :
کلمه "اولوالعزم" یک بار در قرآن آمده است. خداوند می­فرماید: "مانند رسولان اولوالعزم صبر کن و...".[1]عزم به معناى اراده محکم و استوار است. راغب در مفردات می گوید: عزم به معناى تصمیم گرفتن بر انجام کارى است.[2]در لغت نامه لسان العرب آمده است: رسولان اولوالعزم کسانی هستند که تصمیم بر انجام امر خدا که بر آن متعهد َشده اند گرفته اند.[3] در قرآن مجید، عزم گاهى به معنای صبر به کار رفته [4]و گاه به معناى وفاى به عهد.[5]
محمد فرزند ابوبکر(خلیفه اول) در سال حجة الوداع در مسیر مدینه به مکه به دنیا آمد. مادرش اسماء بنت عمیس، ابتدا با جعفر بن ابی طالب ازدواج کرد. بعد از شهادت جعفر، به همسری ابوبکر در آمد. ثمره این ازدواج، تولد محمد بود. محمد در دوران کودکی پدرش را از دست داد. اسماء پس از مرگ ابوبکر به عقد امام علی(ع) در آمد و این گونه محمد به خانه علی(ع) راه یافت.
بخش های وسیعی از قرآن با وجود مقدس امام علی(ع) در ارتباط است. اما به طور مشخص ابو بصیر از امام صادق(ع) نقل می کند: «مَنْ قَرَأَ فِی کُلِّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ الْوَاقِعَةَ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ أَحَبَّهُ إِلَى النَّاسِ أَجْمَعِینَ وَ لَمْ یَرَ فِی الدُّنْیَا بُؤْساً أَبَداً وَ لَا فَقْراً وَ لَا فَاقَةً وَ لَا آفَةً مِنْ آفَاتِ الدُّنْیَا وَ کَانَ مِنْ رُفَقَاءِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) وَ هَذِهِ السُّورَةُ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) خَاصَّةً لَا یَشْرَکُهُ فِیهَا أَحَدٌ»؛[1] هر کس در هر شب جمعه سوره
فضائل ماه رجب 2 اردیبهشت 1394 19:16
هفتمین ماه از سال هجری قمری رجب نام دارد که نباید فضیلت آن را به بوته فراموشی سپرد زیرا در میان ماههای دوازده ‏گانه تنها و بدون ائتلاف با ماههای دیگر از حرمت و قداست ‏برخوردار می ‏باشد، در واقع چهار ماه در قرآن کریم با تعبیر «حرم‏» یعنی برخوردار از حرمت ‏یاد شده است که یکی از آنها فرد است که رجب نام دارد و در آن قتال و کشتار حرام می ‏باشد.
به رغم گرایشهای عمیق واپس گرایانه ، برخی ابن تیمیّه را از چهره های کلامی و فلسفی بزرگ اسلام می دانند. گفته شده است که برخی از تاریخ نگاران عرب و به ویژه آنان که با مراکز وهابی در عربستان سعودی مناسباتی دارند، می کوشند ابن تیمیّه (و به طور کلی نوحنبلیان و اهل ظاهر) را واجد نقشی مثبت معرفی کنند در حالی که اکثراً به خاطر اینکه در جهت توقف اندیشه و تفکر و بنیادگذاری گرایشهای اگماتیسی در جهان اسلام (نظیر وهابیت ) حرکت نمود، او را مخرّب و افزاینده تاریکی دوران انحطاط می خوانند. در اینجا دو داوری درباره ی وی می آوریم .
سید حسن می گوید: دو خواهر یکی چهار و دیگری یک پسر داشتند که همگی در جبهه القصیر بر علیه تکفیری ها می جنگیدند تا اینکه یکی از فرزندان خواهری که چهار پسر داشت به شهادت رسید. بعد از این اتفاق برای مادر این شهید شبهه ای پیش آمد که آیا فرزندم در راه حق بوده است یا خیر؟ این مادر شهید در همین حال متوسل به حضرت زهرا(س) شده و با ایشان دردل می کند.
حضرت آیت الله حسین وحید خراسانی از مراجع تقلید در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد به ادامه تفسیر سوره مبارکه «یس» پرداخت و با اشاره به آیه «سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ»، گفت: خداوند تمام روییدنی های زمین، انسان و پدیده های ناشناخته را جفت آفریده است.
ماجراى فدک- فدک چیست؟ 30 فروردین 1393 17:4
مکان هایى که با صلح گشوده مى‏شود؛ یعنى مردم منطقه‏اى با پیمان صلح خود را تسلیم مى‏کنند و دروازه‏هاى خود را به روى مسلمانان مى‏گشایند. قرآن کریم اختیار این نوع سرزمین‏ها را تنها به رسول خدا(ص) سپرده است‏7 و مسلمانان در آن هیچ حقى ندارند. فدک و دو دژپیش گفته خیبر این گونه فتح شد. بنابراین، ملک رسول خدا(ص) گشت. طبرى مورخ بزرگ مى‏گوید: «و کانت فدک خالصة لرسول الله(ص) لانهم لم یجلبوا علیها بِخِیْلٍ و لا رکاب؛8فدک ملک خالص پیامبر خدا(ص) بود. زیرا مسلمانان آن را با سواره نظام و پیاده نظام نگشودند.»
بعد از آن من خوابش را دیدم که گفت: "مادر، من کربلا هستم. ناراحت نباش و گریه نکن. من با خدا معامله کردم، تو سیّدی، به جدّت توکل کن، و هیچ ناراحت نباش. هدیه به اسلام دادی بالاخره از این چند فرزند باید یکی را به اسلام هدیه می کردی." گفتم دیگر هرچه خواست خدا باشد پیکر بچه من نمی آید، ناراحت نبودم دیگر. اما الآن از وقتی که آمده آرامش گرفته ام. پریشب خواب دیدم به من می گوید: مادر، دیگر گریه نکنی، من آمدم. دیدی این همه گریه و ناله می کردی، بالاخره من آمدم؟ آن موقع می گفتی دوری اما الآن آمده ام در نزدیکی تو خانه گرفته ام. خانه ام نزدیک است. نمی خواهم اشکت برای من بیاید. اگر خواستی گریه کنی برای بچه های امام حسین(ع) گریه کن.
ما خیلی اوقات که خدمت ایشون رسیدیم برای ما تعجب آور بوده ایشون کتاب هایی رو شاید که چند ماهی نشده از نشرشون گذشته خیلی خوب خونده بودن. حتی بعضی وقت ها ماها دیدیم خودمون نخوندیمو خلاصه آبرومون رفته و اینها. این هست! کتاب های فراوانی رو ما دیدیم که ایشون خوندن...درباره کتاب های خودم اصلاً دوست ندارم صحبت کنم چون این کار رو درست نمی دونم... ولی فکر می کنم درباره چیزهای می تونیم صحبت کنیم که شیرین تر باشه.
  • تعداد رکوردها : 477